سبک زندگی

چطوری هدف گذاری کنم؟

برنامه ریزی هدف گذاری

توسعه اهداف زندگی

در این مقاله قدم به قدم با روش توسعه اهداف زندگی و نحوه هدف گذاری آشنا میشوید، با ما همراه باشید تا با بهترین و عالی ترین روش هدف گذاری نوین آشنا شوید.

به آنچه می‌خواهید فکر کنید

بسیاری از مردم فقط درک مبهمی از آنچه از زندگی می‌خواهند دارند. در این مرحله اول، وظیفه شما این است که شروع به تبدیل ایده‌هایی مانند «خوشبختی» یا «امنیت» به چیزهایی کنید که دوست دارید انجام دهید.

یک قلم و کاغذ بگیرید و شروع به نوشتن چیزهایی کنید که در زندگی برای شما مهم هستند. در این مرحله کلی حرف زدن اشکالی ندارد، اما سعی کنید مبهم نباشید.

به عنوان مثال، اگر اولین چیزی که به ذهن شما خطور می‌کند «خوشبختی» است، خوب است. اما سعی کنید آن اصطلاح را تعریف کنید. «خوشبختی» برای شما چه معنایی دارد؟ چه چیزی را یک زندگی شاد در نظر می‌گیرید؟

دربارهٔ خودت بنویس

یکی از راه‌های خوب برای شروع حرکت از عمومی به خاص، نوشتن آزادانه دربارهٔ خودتان است. به شخصیت و علایق خود فکر کنید. این می‌تواند به شما کمک کند تا مشخص کنید چه چیزی برای شما مهم است.

سعی کنید در مورد اینکه چگونه از گذراندن وقت خود لذت می‌برید بنویسید. طوفان فکری خود را با نوشتن کارهایی که از انجام آنها لذت می‌برید و آنچه شما را هیجان زده می‌کند، شروع کنید.

خودتان را محدود به فعالیت‌ها یا تجربیاتی نکنید که فکر می‌کنید سازنده هستند یا «ارزش انجام دادن» را دارند. هدف یک طوفان فکری این است که تا حد امکان ایده‌های بیشتری را دریافت کنید، و این لیست در ادامه در این فرایند مفید خواهد بود.

در مورد چیزهایی بنویسید که به آنها علاقه دارید و/یا می‌خواهید بیشتر در مورد آنها بیاموزید.

آیا به علم علاقه دارید؟ در ادبیات؟ در موسیقی؟ هر یک از اینها می‌تواند به فعالیت‌های مادام العمر تبدیل شود.

در مورد چیزهایی در مورد خودتان بنویسید که دوست دارید آنها را بهبود ببخشید. آیا امیدوارید مهارت‌های خود را به عنوان یک سخنران عمومی توسعه دهید؟ به عنوان یک نویسنده؟ به عنوان یک عکاس؟ باز هم، همه اینها می‌توانند به فعالیت‌های مادام العمر تبدیل شوند.

آینده نگری برای رسیدن به اهداف خودمان

آینده خود را تصور کنید

به آینده ایده‌آل خود فکر کنید. چه شکلی است؟ از خود سؤالاتی بپرسید که به شما کمک می‌کند تا به یک تصویر دقیق برسید.

به عنوان مثال، تصور کنید در حال تلاش برای تصمیم‌گیری در مورد یک شغل طولانی مدت هستید.

در اینجا چند سؤال وجود دارد که ممکن است بپرسید:

  • هر روز صبح چه ساعتی می‌خواهید بیدار شوید؟
  • کجا می‌خواهید زندگی کنید؟ شهر؟ یک منطقه روستایی؟ یک کشور خارجی؟
  • وقتی بیدار شوید چه کسی آنجا خواهد بود؟ آیا داشتن خانواده برای شما مهم است؟ اگر چنین است، شغلی که به سفرهای طولانی مدت زیادی به خارج از شهر نیاز دارد، ممکن است بهترین انتخاب نباشد.
  • چقدر می‌خواهید پول دربیاورید؟

پاسخ به این سؤالات ممکن است برای راهنمایی شما به سمت یک شغل رؤیایی کافی نباشد، زیرا مطمئناً می‌تواند به شما کمک کند برخی از آنها را کنار بگذارید.

نوشتن اهداف خود

اهداف خود را مشخص کنید

پس از این همه طوفان فکری، باید ایده‌هایی در مورد اینکه دوست دارید با زندگی خود چه کنید داشته باشید. در واقع، شما احتمالاً چندین مورد دارید! اکنون زمان آن است که آنها را تا حد امکان مشخص کنیم.

به عنوان مثال، ممکن است در این مرحله این ایده به ذهنتان خطور کند که ممکن است بخواهید دانشمند شوید. این شروع خوبی است. اما اکنون، به این فکر کنید که دوست دارید چه نوع دانشمندی باشید. آیا می‌خواهید شیمیدان شوید؟ یک فیزیکدان؟ یک ستاره‌شناس؟

تا می‌توانید خاص باشید. تصور کنید تصمیم گرفته‌اید شیمیدان شدن مسیر درستی برای شما باشد. حال، از خود بپرسید که چه نوع کاری را می‌خواهید در آن زمینه انجام دهید.

  • آیا می‌خواهید برای یک شرکت خصوصی کار کنید و محصولات جدید را توسعه دهید؟
  • آیا می‌خواهید در دانشگاه شیمی تدریس کنید؟

به این فکر کنید که چرا؟

در حال حاضر، احتمالاً چند رقیب قوی برای اهداف زندگی دارید. هر یک را بررسی کنید و از خود بپرسید: “چرا من آن را می‌خواهم؟” پاسخ‌های شما ممکن است شما را به تجدید نظر در اهدافتان سوق دهد.

به‌طور کلی، تعیین اهدافی که برای شما معنادار هستند، زیرا به ارزش‌های شخصی شما مربوط می‌شوند، احتمال موفقیت شما را در رسیدن به آنها افزایش می‌دهد.

به عنوان مثال، فرض کنید تصمیم گرفته‌اید «جراح شوید» را در لیست قرار دهید. شما از خود می‌پرسید چرا، و تشخیص می‌دهید که به این دلیل است که جراحان پول زیادی به دست می‌آورند و به خوبی مورد احترام هستند. اینها دلایل معتبری هستند. اما، اگر متوجه شدید که اینها تنها دلایل هستند، ممکن است بخواهید مشاغل دیگری را در نظر بگیرید که می‌توانند مزایای مشابهی داشته باشند.

جراح شدن به تحصیلات زیادی نیاز دارد. ممکن است نیاز به نگه داشتن ساعات بسیار غیرعادی داشته باشد. اگر این چیزها جذابیت کمتری دارند، اهداف دیگری را در نظر بگیرید که ممکن است به همان مزایای ثروت و احترام برسند.

نوشتن یک برنامه برای دستیابی به اهداف

الویت بندی اهداف

اهداف خود را رتبه‌بندی کنید

زمانی که چند هدف (یا تعداد زیادی) ممکن در زندگی دارید، زمان آن فرا رسیده‌است که در مورد برنامه‌ریزی برای دستیابی جدی اقدام کنید. اولین قدم در این زمینه اولویت بندی اهدافتان است.

مراقب باشید فقط اهدافی را تعیین نکنید که فکر می‌کنید پس از دستیابی به آنها باعث خوشحالی شما می‌شود، بلکه اهدافی را تعیین نکنید که ارزش‌های شما را نیز محترم بشمارند و نشان دهند که واقعاً چه کسی هستید و به چه چیزی اهمیت می‌دهید. پیگیری این موارد آسان‌تر است!

  • تصمیم‌گیری اینکه کدام هدف یا اهداف مهم‌تر است می‌تواند به شما کمک کند تصمیم بگیرید که روی کدام یک ابتدا کار کنید.

همچنین ممکن است لازم باشد در این مرحله شروع به حذف اهداف از لیست کنید. برخی از اهداف ممکن است با هم قابل دستیابی نباشند. به عنوان مثال، شما احتمالاً نمی‌توانید یک دکتر شوید که همچنین یک فضانورد و یک هنرمند مشهور موسیقی رپ است. رسیدن به هر یک از این اهداف ممکن است یک عمر طول بکشد. همه آنها با هم ممکن است غیرممکن باشد.

  • اهداف دیگر ممکن است در کنار هم به خوبی عمل کنند. برای مثال، اگر می‌خواهید آبجوسازی شوید و یک رستوران باز کنید، می‌توانید اینها را برای ایجاد یک هدف جدید ترکیب کنید: یک میخانه آبجو باز کنید.
  • بخشی از این فرایند رتبه‌بندی، ارزیابی تعهد شخصی شما به هر هدف خواهد بود. به احتمال زیاد به اهداف بلندمدتی که فقط به‌طور متوسط به آنها متعهد هستید دست یابید، به خصوص اگر اهداف دیگری در لیست شما وجود داشته باشد که بسیار مهمتر هستند.
تحقیقات در مورد اهداف شخصی

مقداری تحقیق کنید

هنگامی که میدان را به یک هدف واحد یا چند هدف محدود کردید که به خوبی با هم کار می‌کنند، کمی زمان بگذارید تا نحوه دستیابی به این اهداف را بیابید.

شما می‌خواهید سوالاتی مانند:

  • برای یادگیری چه مهارت‌هایی نیاز دارید؟
  • چه مدارک تحصیلی لازم است؟
  • برای به دست آوردن چه نوع منابعی نیاز خواهید داشت؟
  • باید انتظار داشته باشید که این روند چقدر طول بکشد؟

اهداف فرعی ایجاد کنید

دستیابی به اهداف زندگی تقریباً همیشه یک فرایند طولانی و پیچیده‌است. بر اساس دانش شما در مورد آنچه که برای رسیدن به هدف خود لازم است، گام بعدی این است که آن را به اجزای کوچکتر تقسیم کنید.

  • ایجاد اهداف فرعی فرایند را قابل مدیریت می‌کند و به شما کمک می‌کند تا یک برنامه گام به گام برای رسیدن به هدف نهایی خود ایجاد کنید.
  • این اهداف فرعی را تا حد امکان قابل اندازه‌گیری و ملموس کنید. به عبارت دیگر، باید تعریف روشنی از هر هدف فرعی وجود داشته باشد که تشخیص زمان رسیدن به آن را آسان کند.
  • به عنوان مثال، اگر هدف شما افتتاح یک رستوران است، اهداف فرعی شما ممکن است شامل صرفه جویی در مقدار مشخصی پول، یافتن مکان، طراحی داخلی، تجهیز آن، دریافت بیمه، دریافت مجوزها و مجوزهای مختلف، استخدام کارمندان و در نهایت باشد. داشتن یک افتتاحیه باشکوه.
  • وقتی روی اهداف بلندمدت کار می‌کنید، به راحتی می‌توانید احساس کنید که به جایی نمی‌رسید. با این حال، با فهرستی از اهداف فرعی قابل کنترل و واضح، دیدن پیشرفت خود برای شما بسیار آسان‌تر است. این وسوسه تسلیم شدن را کاهش می‌دهد.
  • سعی کنید استراتژی را با اهداف بلند مدت (سال)، اهداف کوتاه مدت (ماه)، پروژه‌ها (هفته‌ها) و وظایف (روز) تقسیم کنید و به انجام برسانید. یک نرم‌افزار برنامه‌ریزی هدف خوب همچنین می‌تواند به شما کمک کند تا پاسخگو باشید، پروژه‌های خود را فهرست و سازماندهی کنید و مهم‌ترین وظایف و برنامه‌های خود را هر روز استخراج کنید.
داشتن جدول زمانی برای اهداف

یک جدول زمانی ایجاد کنید

زمانی که مراحل رسیدن به هدف خود را ترسیم کردید، مهلت‌هایی را تعیین کنید. به این فکر کنید که هر یک از اهداف فرعی چقدر باید به‌طور منطقی طول بکشد و یک جدول زمانی برای دستیابی به آنها تعیین کنید.

  • داشتن ضرب الاجل با افزودن احساس فوریت، انگیزه شما را حفظ می‌کند. همچنین باعث می‌شود در زمان‌های خاص به اهداف خود پاسخ دهید، نه اینکه اجازه دهید آنها از فهرست اولویت‌های شما خارج شوند.
  • با استفاده از مثال رستوران، اگر می‌خواهید در عرض سه سال ۱۰۰۰۰ دلار پس‌انداز داشته باشید، می‌توانید آن را به حدود ۲۷۸ دلار در ماه تقسیم کنید. این به شما کمک می‌کند که در واقع هر ماه پول را کنار بگذارید، نه اینکه آن را برای چیزهای دیگر خرج کنید.
برنامه ریزی برای موانع احتمالی

برای موانع برنامه‌ریزی کنید

در نهایت، سعی کنید چیزهایی را تصور کنید که می‌توانند در برنامه شما اختلال ایجاد کنند. فکر کردن از قبل در مورد موانعی که ممکن است با آن‌ها روبرو شوید به شما کمک می‌کند تا ایده‌هایی برای نحوه برخورد با آن‌ها در صورت بروز پیدا کنید.

  • به عنوان مثال، تصور کنید تصمیم گرفته‌اید یک شیمیدان محقق شوید. شما تصمیم می‌گیرید برای یک برنامه تحصیلات تکمیلی در مدرسه عالی شیمی درخواست دهید. اگر قبول نشوید چه اتفاقی می‌افتد؟ آیا جای دیگری درخواست می‌دهید؟ اگر چنین است، احتمالاً قبل از اینکه بفهمید مدرسه انتخابی اول شما را پذیرفته‌است، باید این کار را انجام دهید. یا شاید فکر می‌کنید بهتر است تا سال بعد صبر کنید و دوباره درخواست دهید. اگر چنین است، در طول آن سال چه کاری انجام خواهید داد تا درخواست خود را جذاب تر کنید؟

برای رسیدن به اهداف خود تلاش کنید

محیط مناسب

محیط مناسب را ایجاد کنید

هدف شما هر چه باشد، احتمالاً برخی از محیط‌ها برای دستیابی به آن بهتر از سایرین هستند. هر کاری می‌توانید انجام دهید تا مطمئن شوید که افراد و فضاهای فیزیکی که با آنها وقت می‌گذرانید مانع ایجاد نکنند.

  • به عنوان مثال، اگر وارد یک برنامه پزشکی می‌شوید، باید ساعت‌های طولانی مطالعه کنید و روی کار خود تمرکز کنید. اگر با دوستانی زندگی می‌کنید که همیشه مهمانی می‌دهند و شما را به انجام همین کار تشویق می‌کنند، ممکن است بخواهید مهاجرت کنید.
  • احاطه کردن خود با سایر افراد هدف گرا نیز می‌تواند به مسئولیت پذیری و انگیزه شما کمک کند.
رسیدن به اهداف در تایم مشخص

دست به کار شوید

تاریخی را برای شروع کار بر روی اولین هدف فرعی فهرست خود انتخاب کنید. سپس، شیرجه بزنید!

  • اگر مطمئن نیستید که چگونه اولین هدف فرعی خود را انجام دهید، آنقدر پیچیده‌است که اولین هدف فرعی شما باشد. اگر نمی‌توانید اولین گام به سمت آن هدف را شناسایی کنید، ممکن است نیاز به تحقیق بیشتر و/یا تقسیم آن به اهداف فرعی کوچکتر داشته باشید.
  • تاریخ شروع را حداقل چند روز در آینده تعیین کنید. اگر هدفی است که در مورد آن هیجان زده هستید، پیش‌بینی به شما کمک می‌کند تا برای اولین قدم انگیزه و اشتیاق داشته باشید.
  • همچنین می‌توانید از زمان توقف قبل از تاریخ شروع برای تنظیم برنامه خود، دریافت مشاوره یا به دست آوردن هر ابزاری که برای رسیدن به هدف خود نیاز دارید استفاده کنید.
تمرکز روی اهداف

به‌طور مداوم روی اهداف خود کار کنید

هنگامی که شروع به کار کردید، کلید دستیابی به اهداف زندگی این است که به‌طور پیوسته و پیوسته روی آنها کار کنید. این یک فرایند گام به گام است که زمان زیادی را می‌برد؛ بنابراین، ادامه پیشرفت بسیار مهم است.

  • بسیاری از افراد اهدافی را تعیین می‌کنند و سپس با اشتیاق فراوان وارد آن می‌شوند و در مراحل اولیه زمان و انرژی زیادی را صرف هدف می‌کنند. اشتیاق عالی است، اما سعی کنید در چند هفته یا چند ماه اول خود را خسته نکنید. شما همچنین نمی‌خواهید استانداردهایی را تعیین کنید که در درازمدت نتوانید به آنها عمل کنید. به یاد داشته باشید که شما برای مدت طولانی در این کار هستید. این یک مسابقه نیست، یک سفر است.
  • یک راه خوب برای اطمینان از پیشرفت مداوم این است که برای کار بر روی اهداف خود زمانی را در برنامه روزانه خود قرار دهید. به عنوان مثال، اگر در حال مطالعه برای تبدیل شدن به یک شیمیدان هستید، بخش خاصی از هر روز را برای انجام تکالیف از کلاس‌های خود اختصاص دهید، به عنوان مثال از ساعت ۱۵ تا ۱۹. بخش خاصی از روز را برای توسعه تحقیقات خود اختصاص دهید، مثلاً ۷:۳۰ بعد از ظهر تا ۹ شب. سعی کنید همیشه از این ساعت‌ها برای این اهداف استفاده کنید، مگر اینکه کاملاً مجبور باشید از آن برنامه منحرف شوید. اما در ساعت ۹ شب، آن را برای شب ترک کنید و کاری برای آرامش انجام دهید.
  • به خاطر داشته باشید که برای رسیدن به هر هدفی، نیازی به سرمایه‌گذاری زمان و تلاش زیاد نیست. وقت گذاشتن و عرق کردن این است که چگونه به هدف خود خواهید رسید.
داشتن انگیزه برای اهداف

با انگیزه بمان

از آنجایی که ثبات بسیار مهم است، بسیار مهم است که انگیزه خود را حفظ کنید.

  • داشتن اهداف فرعی دست یافتنی برای انگیزه شما بسیار مهم است. اگر احساس کنید که در حال پیشرفت هستید، بسیار آسان‌تر خواهد بود که مشتاق و متعهد بمانید.
  • از تقویت برای ایجاد انگیزه استفاده کنید. تقویت مثبت چیز خوبی به زندگی شما اضافه می‌کند. تقویت منفی از بین بردن چیزی ناخواسته است. هر دو می‌توانند به شما در حفظ انگیزه کمک کنند. اگر می‌خواهید تمرکز خود را روی پر کردن درخواست مجوز برای رستوران خود نگه دارید و متوجه شوید که حواس‌تان پرت می‌شود، به خودتان جایزه بدهید. شاید پس از اتمام برنامه، بتوانید خود را با یک ماساژ حرفه ای پذیرایی کنید. یا، شاید با اجازه دادن به خود برای یکبار انجام دادن یک کار هفتگی، انگیزه بیشتری پیدا کنید. در هر صورت، تقویت می‌تواند شما را در کار نگه دارد.
  • تنبیه کردن خود برای شکست در دستیابی به اهداف فرعی به اندازه تقویت رفتار خوب مؤثر نیست. اگر تصمیم گرفتید عواقب ناخوشایندی برای خود ایجاد کنید، حتماً از پاداش نیز استفاده کنید.
چک کردن اهداف

پیشرفت خود را پیگیری کنید

یکی از بهترین راه‌ها برای حفظ انگیزه این است که پیشرفت خود را پیگیری کرده و مرتباً آن را بررسی کنید. بسته به هدف و ترجیحات شخصی خود، می‌توانید از یک برنامه، یک مجله یا یک تقویم استفاده کنید.

  • هر یک از اینها به شما کمک می‌کند تا اهداف فرعی را که قبلاً به دست آورده‌اید یادآوری کنید. آنها همچنین می‌توانند شما را در برابر خود مسئول نگه داشتن در برنامه نگه دارند.
  • نوشتن منظم در یک مجله همچنین می‌تواند به کاهش استرس و اضطرابی که ممکن است با روند تلاش برای یک هدف بلندمدت به وجود بیاید، کمک کند.

تارا قهرمانی

تارا قهرمانی هستم، عاشق نویسندگی هستم و پنج ساله که تو حوزه های مختلف تکنولوژی، مد و فشن و... فعالیت میکنم. ممنون میشم نظرتون رو درمورد مقالاتی که نوشتم از قسمت درج دیدگاه بهم بگید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا